- دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۹، ۰۷:۲۴ ب.ظ
معنی شعر صفحه 26 فارسی نهم کارو شایستگی
آینه ، چون نقش تو بنمود راست -- خود شکن ، آیینه شکستن خطاست
اگر آینه عیب های تو را به درستی به تو نشان داد ، نباید آینه را بشکنی و باید خودت را اصلاح کنی
جوانی گه که کار و شایستگی است -- گه خود پسندی و پندار نیست
دوران جوانی مان کار و تلاش است و زمانی برای نشان دادن غرور و تکبر نیست
چو بفروختی ، از که خواهی خرید ؟ -- متاع جوانی به بازار نیست
اگر دوران خوش جوانی را از دست دادی دیگر نمیتوانی آن را به دست بیاوری چون جوانی را در هیچ کجا نمی فروشند.
غنیمت شمر ، جز حقیقت مجوی -- که باری است فرصت ، دگر بار نیست
قدر جوانی خودت را بدان و به دنبال حقیقت باش ، زیرا ، فرصت زندگی برای هرکس یک بار ، بیش تر نیست.
مپیچ از ره راست بر راه کج -- چو در هست ، حاجت به دیوار نیست
همان طوری که برای داخل شدن از در استفاده می شود نه دیوار ، تو هم تا وقتی که راه راست وجود دارد از بی راهه نرو . (وقتی میشه از در وارد جایی شد دیگر نیازی به بالا رفتن از دیوار نیست)
ز آزادگان ، بردباری و سعی -- بیاموز ، آموختن ، عار نیست
از انسان های جوان مرد ، شکیبایی و تلاش را یاد بگیر و بدان که آموختن از انسان های دیگر ، ننگ نیست.
به چشم بصیرت به خود ، در نگر -- تو را تا در آیینه ، زنگار نیست
تا وقتی که ، دل تو دچار آلودگی گناه نشده با بینش و بصیرت در وجود خودت و کارهایت ، اندیشه کن.
همی دانه و خوشه ، خروار شد -- ز آغاز ، هر خوشه خروار نیست
قطعاً با جمع شدن دانه ها و خوشه ها ، خرمن به وجود می آید. هیچ دانه و خوشه ای در آغاز ، خرمن و خروار نبوده است.
همه کار ایّام درس است و پند -- دریغا که شاگرد هشیار نیست
روزگار ، سراسر درس عبرت است امّا ، افسوس که انسان آگاه و هوشیاری وجود ندارد که از این همه درس ، پند و عبرت بگیرد
منبع مطلب: www.moallemyar.ir