پروفایل متن استوری خداحافظی با ماه رمضان 99

در این مطلب برای شما پروفایل متن استوری خداحافظی با ماه رمضان  آماده کردیم دوستان نظرات خود را برای ما کامنت کنید.

افسوس که ماه رمضان آمد و رفت
    آن توبه روستا مسن و برنا آمد و رفت
    از بهر صلاح فعالیت ما آمده بود
    از دست خرابی ما به جان آمد و رفت

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    مجال خوب رهـایی شد تمام
    ماه علاقه و صلح و دوستی ماه صیــام
    سـی شب ماه پروردگار انتها رسید
    ماه شــوال المکـرم شد پدید

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    شاید کسی اکنون منرا پرسیده باشد
    یا این که اشک چشمان ترم را چشم باشد
    حق دارااست این قلبی که مهمان پروردگار بود
    از غربت ماه پروردگار رنجیده باشد

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    لحظات دعا، به امید دیدار
    روزهای پروردگار، خدانگهدار
    لحظات غریب پیشین سحر
    بوی افطار هر شب مامان

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    پیمان به علاقه طلاق ز آشنا طاقت فرسا میباشد
    طلاق از سحر و محفل دعا طاقت فرسا میباشد
    برای چشم شب زنده دار خویش گریم
    پیمان به اشک سحر غربت از بکا دشوار میباشد
    صفای هر دل شیدا مرو مرو رمضان

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    بدرود ای فصل بهار دلم، ای دعای سحر، ای ابو حمزه
    به امید دیدار ای رفیق دلم، می روی ز برم، با چنین غمزه
    به امید دیدار بهره‌برداری سحر، ای مجیر سحر، گریۀ شب ها
    به امید دیدار جوشن تقوی، مونس دل ها هدیۀ زهرا
    کلیه هستم رفته از دستم، آرزو دل را به تو بستم
    ای معبود العفو، ای پروردگار العفو

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    حیف که از دست ما ماه معبود می‌رود
    ماه مناجات و فروغ و روشنایی، ماه دعا می‌رود
    ماه سحر خیزی اهل صفا می‌رود
    ماه رسیدن علی، ماه ولا می‌رود
    ماه خداوند رفت رفت، جلوۀ بدرش به نه

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    الوداع ای ماه عفو وبخشش بندگان
    الوداع ای ماه اشک عاشقان
    الوداع لبخند رب العالمین
    ماه علاقه و ماه سوز نادمین

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    گفته بودند انتها این ماه
    عاشقش راز به تحت خواهد شد
    گفته بودند با دلم هر شب
    توبه کن! توبه، دیر خواهد شد

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    افسوس که ایّام شریف رمضان رفت
    سی عید به یک درجه از دست عالم رفت
    افسوس که سی پاره ی این ماه خجسته
    از دست به یکبار چو ورقه ها خزان رفت

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    آقا یبگشسنبکسیبمک! ماه میمون به آخر رسید
    شب­های انتها اینجانب و ماه صیام شد
    درهایی از مهمانی حق بسته شد البته
    پشت در نگاه شما ازدحام شد

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    به امید دیدار ای وسیع ترین ماه پروردگار و ای عید اولیای آفریدگار.
    خداحافظ ای ماهی که تا تو بودی، امن و سالم بود.
    خداحافظ ای آنکه خیر در مصاحبت تو کراهت بود و خیر در معاشرتت ناپسندی.
    خدانگهدار که سرشار از برکات بر ما درآمدی و مارا از آلودگی های گناه شست وشو دادی.

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    وقت طلاق اینجانب و ماه صیام شد
    یعنی غروب طلعت این توشه عام شد
    دارااست بساط ماه آفریدگار عده میگردد
    آه باطن سینه ی ما مستدام شد

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    ای ماه پروردگار رفتی و بی تاب شدم
    زیرا ماهی به دور گشته از آب شدم
    ای کاش تمام سال را می ماندی
    تو رفتی و اینجانب مجدد در خواب شدم

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    رمضان میرود و می‌برد از کف ما
    آن که سی روز صفا یافت از وی محفل ما
    رمضان رفت و دریغا که به امضاء نرسد
    طاعتِ ناقص ِ ما، روزه ناقابل ما

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    ماه پروردگار که ماه رفیع الکمال بود
    هنگامه زدون زنگ ضلال بود
    در هر غروب و هر سحر چشم اشکبار
    قلب و دلم به وقت دعا مالامال جلال بود

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    شاید کسی هم اکنون من را پرسیده باشد
    یا این که اشک چشمان ترم را چشم باشد

    حق داراست این قلبی که مهمان آفریدگار بود
    از هجران ماه پروردگار رنجیده باشد

    کِی می‌رسد تا افلاک … عبد ای که
    در کناره ی زندان بدن پوسیده باشد

    چیره میدان مجاهدت روزه داری ست
    هرکس که با نفس خودش جنگیده باشد

    فطر آمده تا فطرت خویش را پیدا کنیم
    گمگشته ای که روشنای چشم باشد

    قابلیت و امکان ندارد سفره دار ماه غفران
    تا این دوره مارا نیامرزیده باشد

    شاید آفریدگار در لحظه های پر‌نور قدر
    ما‌را به عشق و علاقه مرتضی بخشیده باشد

    بخشیده خواهد شد هر کس در بین مدیحه
    بر روی سیرتکامل اشک ناراحتی باریده باشد

    سر استارت ناله با ذکر حسین میباشد
    چشمی در شرایطی‌که زیرا چشمه ای خشکیده باشد

    عالم ندیده تا به هم اکنون پیکری را ..
    که اینچنین روی زمین پاشیده باشد

    فهمیده ندیده که کسی مانند زینب (س)
    مرثیه ی چاله را دانا باشد

    حتّی در صورتی پایین گلویش را به جای …
    مامان … فی مابین کربلا بوسیده باشد …

    شمشیر رسید و از قفا راز را مستقل کرد
    خورشید را روی فراز نیزه جا کرد …

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    ای ماه منحصربه‌فرد خدارفتی برون از دست ما
    آیا زما هستی رضا؟ ماه خوش یمن الوداع

    کردی تو زیرا اراده مهاجرت، ما‌را نمودی خون جگر
    ای هم پا شام و سحر ماه میمون الوداع

    ای معدن جود و سخا ای حاجت هر حاجتمند
    بود از تو رواج دعا ماه میمون الوداع

    رفتی ای ماه عزیز کردی محبان اشک ریز
    ای همراه روز رستخیز ماه میمون الوداع

    گنجینه ی عرفان تویی رونق روستا قرآن تویی
    سرچشمه ی ایمان تویی ماه خجسته الوداع

    زینت روستا هر محفلی تو نور و روشنایی دیده هر دلی
    تو همپا هر سائلی ماه خجسته الوداع

    کسی که که خواستار تو میباشد نالان زهجران تو میباشد
    در تفکر روزگار تو میباشد ماه میمون الوداع

    ای ماه با عز وجلال غرض حی لایزال
    ما‌را مکن افسرده اکنون ماه خوش یمن الوداع

    ما شیفته اسم توییم ما تشنه استکان توییم
    مایل به اکرام توییم ماه خوش یمن الوداع

    گشتی نهان از هر حیث کو قدمت تا سال دگر
    بینیم رویت زیرا قمر ماه میمون الوداع

    ای مایه آرزو ما ای شاهد روز قیامت
    درد محبان کن دوا ماه میمون الوداع

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    پایانی شبهاست به‌تدریج رفع زحمت می کنیم
    جیبمان خالیست شم شرم ساری می کنیم

    فی مابین مسجد اضافه باخود وابستگی می بریم
    حق میزبان را کمتر رعایت میکنیم

    هرچه روزی می دهی خرج معاصی می گردد
    ما صرفا سواستفاده از رفاقت می کنیم

    بیش تر دارااست اجل راز به جوان ها میزند
    پس چرا ما اینقدر داریم غفلت می کنیم؟

    فعالیت عالم را ببین که تبهکار شاکی گردیده
    جای تو ما دائما از تو گلایه میکنیم

    سهم ما از قال راست گو‌ها بدین و آن رسید
    وقت منبر هم تنها داریم سخن میکنیم

    ذره ای دربندگی مشقت نمی بینیم ما
    روز و شب جای ریاضت استراحت میکنیم

    نهی از منکر نکردن مفهوم اش این می گردد
    از خرابی و بی حیایی‌ها حمایت میکنیم

    قدمت ما موقوفه علاقه حسین و کربلاست
    هرچه را داریم یکجا خرج هیئت میکنیم

    خاک خاک کربلا باشد غذاهم می شود
    روزه را افطار با یک ذره تربت میکنیم

    از بقاع تا قتلگه زینب به طور کامل پیرشد
    شیون بر خم بودن آن قد و قامت می کنیم